مینویسم دل خوانده میشد سنگر مینویسم نفس بازهم میخواننش وسیله مینویسم اشک به سینه اش میزنند چوب تنهایی اش را نمیدانم!
عجیب است نفهمیدن دریای تفاوت را و زخم زدن ب شیوه ی جدید!از انهایی که به یکباره فرو میریزی میشکنی و تکه هایت بر پیکره های جهان فرو میرود.
بازهم نمیدانم من کجایم؟!تو کجایی؟!و ما کجا را داریم؟مائی ک برای شناخت تفاوت هایمان میجنگیم اما جنگاور عادلی نیستیم مائی ک از دور بهم نزدیکیم و از نزدیک بهم دور!
منِ بی تو.....
ما را در سایت منِ بی تو.. دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : faryademah بازدید : 96 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 23:22